نویسنده: محمدتقی فعّالی

 

* بِه (سَفَرجَل)

بِه درختی از تیره گل سرخیان جزو دسته سیب‌ها که پشت برگ‌هایش کرک‌دار است، میوه‌اش زرد و خوشبو و کرک‌دار است. در میوه‌اش مواد غذایی بسیار جمع می‌شود. مزاج بِه سرد و خشک می‌باشد. بِه، دارای خواص متعددی می‌باشد که می‌توان به برخی آنها اشاره کرد. به داروی اسهال، خونریزی، ترشحات زنانه، ضعف بدن، سوختگی، سرمازدگی، ترکهای پوستی، مورچگی، یرقان، سرفه، خارش از گرمی، غم و اندوه، ضعف روح و نفس، زکام، خشونت حلق و زبان، وسواس، ضعف قلب و مغز، سوزش ادرار، سقط جنین، برونشیت و سل می‌باشد. در مقابل، به دلیل قابض بودن موجب ایجاد انسداد می‌گردد.(1)
امام رضا (علیه السلام) فرمود:
"یک بِه، به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) هدیه شد. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دست خود را بر بِه زد و آن را قطعه قطعه کرد. ایشان، بِه را بسیار دوست داشت. آن را خورد و به کسانی از اصحاب که در محضر ایشان بودند نیز داد. سپس فرمود: بر شما باد بِه؛ چرا که قلب را جلا می‌دهد و سنگینی سینه را برمی‌دارد.(2)"
امام رضا (علیه السلام) از جدشان امیرالمؤمنین (علیه السلام) نقل می‌فرماید:
"روزی بر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) وارد شدم. پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در دستش یک بِه بود که هم خود از او می‌خورد و هم به من می‌داد. و می‌فرمود: ای علی بخور؛ زیرا این هدیه خداوند جبار به من و توست. سپس امیر مؤمنان (علیه السلام) فرمود: از خوردن آن بِه، لذّت فراوانی بردم. سپس رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: ای علی! هر کس سه روز بِه تناول کند ذهنش باصفا می‌شود، درونش از حلم و علم پُر می‌گردد و از کید شیاطین در امان می‌ماند.(3)"
امام رضا (علیه السلام) فرمود:
بر شما باد خوردن بِه؛ زیرا که عقل را زیاد می‌کند.(4)

* شکر (سُکَّر)

شکر به دو صورت تهیه می‌شود؛ از چغندرقند و از نیشکر. مزاج شکر عموماً گرم و تر است. خواص شکر عبارتند از: نرم کننده، زداینده و شستشو دهنده، نرمی بخش سینه، ملین، درمان کننده قولنج، برطرف کننده ورم و از بین برنده برفک دهان. در مقابل، شکر باعث تشنگی شده و مصرف زیاد آن سبب اسهال می‌گردد.(5)
امام رضا (علیه السلام) درباره ارتباط شکر طبرزد و بلغم اینگونه فرمود:
السُّکَّرُ الطّبَرزَدُ یَأکُلُ البَلغَمَ أکلاً؛ شکر طبرزد، بلغم را به کلی از میان می‌برد.(6)

* چغندر (سِلق)

چغندر گیاهی دو ساله، پهن، چیندار و سبزه تیره است. چغندر از دو جزء یکی ریشه و دیگری برگ‌ها تشکیل شده است. برگهای چغندر مقدار زیادی مواد قندی نشاسته‌ای بویژه سلولز و 2 درصد مواد سفیده‌ای و ناچیزی املاح داشته و هر صد گرمش 22 کالری حرارت ایجاد می‌نماید. همچنین دارای مقدار زیادی ویتامین آ. ب. ث. در آن می‌باشد. رنگ اصلی چغندر سرخ، زرد و سفید است. برخی خواص آن عبارتند از: ملین، مدر، مسکن بعضی دردها، خارج کننده بلغم، درمان درد مفاصل، نقرس، درمان لقوه، سردرد و سوختگی آتش. مبتلایان به سوء هاضمه نمی‌توانند آن را به خوبی تحمل نمایند.(7)
حضرت ثامن الحجج (علیه السلام) ویژگی‌ها و خواص متعددی برای چغندر بیان فرمود. امام رضا (علیه السلام) به محمدبن ابی نصر فرمود:
فَعَلیکَ بِالسِّلقِ فَإنَّهُ یَنبُتُ عَلَی شَاطِی الفِردَوسِ وَ فِیه شِفَاءٌ مِنَ الأدوَاءِ وَ هُوَ یُغَلِّظُ العَظمَ وَ یُنبِتُ اللَّحمَ وَ لَولاَ أن تَمَسَّهُ أیدِی الخَاطِئینَ لَکانَتِ الوَرَقَةُ مِنهُ تَستُرُ رِجَالاً؛ بر تو باد چغندر؛ زیرا بر کرانه‌های فردوس می‌روید و شفای دردها در آن است. استخوان درشت می‌کند، گوشت را می‌رویاند و اگر دستان گناهکاران به آن نمی‌رسید، هر برگ از آن برای پوشش چند مرد بسنده می‌کرد.(8)
امام رضا (علیه السلام) در بیان فایده‌های چغندر فرمود:
یَشُدُّ العَقلَ وَ یُصَفِّی الدَّمِ؛ عقل را استحکام می‌بخشد و خون را تصفیه می‌کند.(9)
امام رضا (علیه السلام) فرمود:
لاَ تَخلُوَنَّ جَوفَکَ مِنَ الطّعَامِ وَ أقِلَّ مِن شُربِ المَاءِ وَ لا تُجَامِع إلاّ مِن شَبَقٍ وَ نِعمَ البَقلَةُ السِّلقِ؛ شکم را از غذا خالی مگذار و آب کم بیاشام و جز با میل و تحریک شدید جماع مکن و چغندر چه خوب گیاهی است.(10)
امام رضا (علیه السلام) فرمود:
أطعِمُوا مَرضَاکُمُ السِّلقَ یَعنِی وَرَقَهُ فَإنَّ فِیهِ شَفَاءً وَ لا دَاءَ مَعَهُ وَ لا غَائِلَةَ لَهُ وَ یُهدِیُ نَومَ المَریضِ وَ اجتَنِبُوا أصلَهُ فَإنَّهُ یُهَیِّجُ السَّودَاءَ؛ به بیمارنتان، چغندر (یعنی برگ آن را) بدهید؛ زیرا که در آن درمان است و هیچ بیماری به همراه ندارد و هیچ عارضه‌ای در آن نیست و خواب بیمار را آرام می‌سازد؛ اما از خود چغندر بپرهیزید؛ زیرا که سودا را تحریک می‌کند.(11)
امام رضا (علیه السلام) فرمود:
أنَّ السِّلقَ یَقمَعُ عِرقَ الجُذَامِ وَ مَا دَخَلَ جَوفَ المُبَرسَمِ مِثلُ وَرَقِ السِّلقِ؛ چغندر، رگ جذام را به کلی از میان می‌برد. هیچ چیز به درون گرفتار به بِرسام (12) درنیامده است که همانند برگ چغندر باشد.(13)

* روغن

حضرت رضا (علیه السلام) با اشاره به انواع روغن‌ها، خواص هر یک را برمی‌شمرد.

o روغن زیتون (زَیت)

روغن زیتون که از میوه زیتون تهیه می‌گردد مایعی به رنگ زرد روشن مایل به سبز تا زرد طلایی است و حالت زلال، شفاف و چسبنده دارد. روغن زیتون علاوه بر مصارف تغذیه اثر نرم کننده، ملین و صفرابر داشته از آن در دفع سنگهای صفراوی، رفع یبوستهای مزمن، قولنج و مسمومیت از سرب استفاده می‌گردد. همچنین تسکین دهنده دردهای روماتیسمی می‌باشد.(14)
امام رضا (علیه السلام) به نقل از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
عَلَیکُم بِالزَّیتِ فَإنَّهُ یَکشِفُ المِرَّةً وَ یُذهِبُ البَلغَمَ وَ یَشَدُّ العَصَبَ وَ یَذهَبُ بِالضَّنَی و َ یُحَسَّنُ الخُلقُ وَ یُطَیَّبُ النَّفسَ وَ یَذهَبُ بِالغَمَّ؛ بر شما باد به روغن زیتون، زیرا معده را پاک می‌کند و بلغم را زدوده و اعصاب را تقویت می‌کند و بیماری فرسوده کننده را از بین می‌برد و اخلاق را نیکو ساخته و روح را آرامش می‌دهد و اندوه و غم را می‌زداید.(15)
امام رضا (علیه السلام) فرمود:
نِعمَ الطَّعامُ الزَّیتُ یُطَیَّبُ النَّکهَةَ وَ یَذهَبُ بِالبَلغَمِ وَ یُصَفِّی اللَّونَ وَ یَشُدُّ العَصَبَ وَ یَذهَبُ بِالوَصَبِ وَ یُطفِیءُ الغَضَبَ؛ روغن زیتون غذای خوبی است، دهان را خوشبو می‌گرداند و بلغم را می‌برد و رنگ رخساره را صفا و روشنی می‌بخشد. اعصاب را قوی می‌سازد و رنج و درد را برطرف می‌کند و آتش غضب را فرو می‌نشاند.(16)
قرآن کریم می‌فرماید:
وَ زَیتُوناً وَ نَخلاً؛ و زیتون و درخت خرما.(17)
قرآن کریم می‌فرماید:
اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاةٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَکَةٍ زَیْتُونَةٍ لاَ شَرْقِیَّةٍ وَ لاَ غَرْبِیَّةٍ یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِی‌ءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُورٌ عَلَى نُورٍ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشَاءُ وَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْ‌ءٍ عَلِیمٌ‌؛ خدا نور آسمانها و زمین است. مَثَلِ نور او چون چراغدانى است كه در آن چراغى، و آن چراغ در شیشه‏اى است. آن شیشه گویى اخترى درخشان است كه از درخت خجسته زیتونى كه نه شرقى است و نه غربى، افروخته مى‏شود. نزدیك است كه روغنش هر چند بدان آتشى نرسیده باشد روشنى بخشد. روشنى بر روى روشنى است. خدا هر كه را بخواهد با نور خویش هدایت مى‏كند، و این مثلها را خدا براى مردم مى‏زند و خدا به هر چیزى داناست.(18)

o روغن گاو (سَمَن)

روغن حیوانی طبیعی از کره حاصل شده از شیر گاو، گاومیش، بز و گوسفند تهیه می‌گردد که به آسانی بدست می‌آورند و دارای ویتامین‌های A, D و مواد مغذی است. روغن حیوانی بعضی از اسیدها را دارا می‌باشد. روغن گاو برای بدن بسیار مفید، مغذی، کاهش دهنده کلسترول خون و مورد استفاده در درمان‌های مختلف می‌باشد.(19)
امام رضا (علیه السلام) فرمود:
"هر کس می‌خواهد از درد نشیمنگاه در امان بماند و بادهای بواسیر به او زیان نرساند، هر شب، هفت خرمای بَرنی (20) با روغن گاو بخورد و بیضه‌های خود را با روغن زنبک خالص، چرب کند.(21)"

o پیه (شَحم)

امام رضا (علیه السلام) نقل می‌فرماید که در نزد نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در مورد گوشت و پیه صحبت شد، حضرت فرمود:
پاره‌ای از گوشت و پیه وارد معده انسان نمی‌شود. جز این که در آن مکان سلامتی و شفا پدید می‌آید و بیماری از آنجا خارج می‌شود.(22)
قرآن کریم می‌فرماید:
وَ عَلَى الَّذِینَ هَادُوا حَرَّمْنَا کُلَّ ذِی ظُفُرٍ وَ مِنَ الْبَقَرِ وَ الْغَنَمِ حَرَّمْنَا عَلَیْهِمْ شُحُومَهُمَا إِلاَّ مَا حَمَلَتْ ظُهُورُهُمَا أَوِ الْحَوَایَا أَوْ مَا اخْتَلَطَ بِعَظْمٍ ذلِکَ جَزَیْنَاهُمْ بِبَغْیِهِمْ وَ إِنَّا لَصَادِقُون؛ و بر یهودیان، هر [حیوان] چنگال دارى را حرام كردیم، و از گاو و گوسفند، پیه آن دو را بر آنان حرام كردیم، به استثناى پیه‏هایى كه بر پشت آن دو یا بر روده‏هاست یا آنچه با استخوان درآمیخته است. این [تحریم] را به سزاى ستم كردنشان، به آنان كیفر دادیم، و ما البتّه راستگوییم .(23)

* پوره (سَوِیق) (24)

ابوهاشم جعفری نقل می‌کند که در محضر امام رضا (علیه السلام) بودم. به سختی تشنه شدم؛ اما از هیبت ایشان ترسیدم که در مجلس ایشان، آب بطلبم. امام خود، آبی طلبید و جرعه‌ای از آن نوشید و سپس فرمود: ای ابوهاشم! بنوش؛ چرا که سرد و خوب است. نوشیدم. سپس دیگر بار، تشنه شدم.
امام به خدمتگزار نگریست و فرمود: نوشابه‌ای از آب و مقداری سویق و شکر برایش بیاور. آنگاه فرمود: سویق را مطروب کن و قدری شکر رویش بپاش.
پس از آن فرمود: ای ابوهاشم! بنوش؛ چرا که عطش را از میان می‌برد.(25)
امام رضا (علیه السلام) فرمود:
سَویق، چه نیکو خوراکی است! اگر گرسنه باشی، سیر می‌کند و اگر سیر باشی غذایت را گوارش می‌دهد.(26)
ابراهیم بن بسطام نقل می‌کند: امام رضا (علیه السلام) در روزگاری که در میان ما بود، کسی را نزدمان فرستاد و سویق خواست. ما برای ایشان مقداری سویق مرطوب فرستادیم. امام آن را برگرداند و برایم پیغام فرستاد که:
سویق، چون خشک باشد و ناشتا خورده شود، حرارت را خاموش می‌کند و تلخه را فرو می‌نشاند؛ اما چون تَر باشد، این اثر را ندارد.(27)
عبیدالله بن ابی عبدالله نقل می‌کند که امام رضا (علیه السلام) از خراسان به مدینه نامه نوشت که در آن چنین آمده است:
لاَ تَسقُوا أبَا جَعفَر الثَّانِیَ السَّویقَ بِالسُّکَّرِ فَإنَّهُ رِدِیٌ لِلرِّجَالِ؛ به اباجعفر ثانی [محمدبن علی] قاووت همراه شکر ندهید؛ زیرا برای مردها بد است.(28)
امام رضا (علیه السلام) فرمود:
السَّویقُ لِمَا شُرِبَ لَهُ؛ قاووت مفید است برای هر چه که به قصد آن نوشند.(29)
علی بن سلیمان نقل می‌کند که نزد امام رضا (علیه السلام) گوشت کلّه خوردیم. پس قاووت خواست، گفتم شکم من که پر شده، فرمود:
إنَّ قَلیلَ السَّویقِ یَهضِمُ الرُءُوسَ وَ هُوَ دَوَاؤُهُ؛ اندکی سویق کله‌ها را هضم می‌کند و داروی آنهاست.(30)

* عسل

عسل مایعی است که زنبور عسل آن را تهیه می‌کند. از جهت غلظت غلیظ بوده به رنگ زرد روشن تا قرمز مایل به قهوه‌ای می‌باشد. در صورت تازه بودن نور را از خود عبور می‌دهد. عسل دارای بوی مشخص و طعم شیرین و کمی اسید می‌باشد. در عسل مواد ازت دار و اسیدهای مختلف آلی و مواد معطر و مواد معدنی از قبیل: پتاسیم، سدیم، کلسیم، مس، کوبالت، منگنز، آهن و فسفر به قدر کافی موجود است. با عسل غذایی است که تمام آنچه بدن انسان بدان نیاز دارد در آن موجود است. عسل دارای خواص متعددی می‌باشد که می‌توان به مقوّی بودن، مغذّی بودن، درمان کننده بیماریهای ریه، برونشیت، فشارخون، زخم معده، زخم اثنا عشر، اغتشاشات کبدی، سوختگی، لکه‌های پوست، انواع گلو درد، خونریزی، سستی اندام و عضلات، استسقا، یرقان، ورم طحال، قولنج روده، مسمومیت غذایی و شکننده سنگهای کلیه و مثانه اشاره کرد.(31)
امام رضا (علیه السلام) فرمود:
أنَّ لِلعَسَلِ دَلاَئِلَ یُعرَفُ بِهَا نَفعُهُ مِن ضَرَرِه وَ ذَلِکَ أنَّ مِنهُ مَا إذَا أدرَکَهُ الشَّمُ عَطِسَ وَ مِنهُ مَا یُسکِرُ وَ لَهُ عِندَ الذَّوقِ حِرَافَةٌ شَدیدَةٌ فَهَذِهِ الأنوَاعُ مِنَ العَسَلِ قَاتِلَةٌ؛ بدان که عسل را سه نشانه است که خوب و بدش بدان شناخته شوند، برخی بویش تشنگی آورد و برخی مستی آورد و دهن را بسوزاند و اینها عسل کشنده‌اند.(32)
امام رضا (علیه السلام) فرمود:
إنَّ اللهَ تَعَالَی جَعَلَ البَرَکَةَ فِی العَسَلِ وَ فیهِ شِفَاءٌ مِنَ الأوجَاعِ وَ قَد بَارَکَ عَلَیهِ سَبعُونَ نَبیّاً؛ خداوند برکت را در عسل قرار داد و در آن شفاء بیماری‌هاست و هفتاد پیامبر از آن برکت گرفتند.(33)
امام رضا (علیه السلام) فرمود:
عَلَیکُم بِالعَسَلِ وَ حَبَّةِ السَّودَاءِ؛ عسل را همراه سیاه دانه استفاده نمایید.(34)
امام رضا (علیه السلام) فرمود:
فِی العَسَل شِفَاءٌ مِن کُلَّ دَاءٍ مَن لَعِقَ لَعقَةَ عَسَلٍ عَلَی الرَّیقِ یَقطَعُ البَلغَمَ وَ یَحسِمُ الصُّفرَةَ وَ یَمنَعُ المُرَّةَ السَّودَاءَ وَ یُصَفِّی الذِّهنَ وَ یُجَوِّدُ الحِفظَ إذَا کَانَ مَعَ اللُّبَانِ الذَّکرِ؛ در عسل، درمان هر دردی است. هر کس ناشتا یک انگشت از آن را بلیسد، این عسل، بلغم [وی] را پایان می‎دهد، صفرا را فرو می‌نشاند، تلخه سیاه (زرداب) را مانع می‌شود، ذهن را صفا می‌بخشد و اگر با کُندر خورده شود حافظه را نکو می‌سازد.(35)
امام رضا (علیه السلام) فرمود:
إن یَکُن فِی شَیءٍ شِفَاءٌ فَفِی شَرطَةِ حَجَّامٍ أو شَربَةِ عَسَلٍ؛ اگر در چیزی شفا باشد، پس در نیشتر حجامت کننده و در شربت ساخته از عسل است.(36)
امام رضا (علیه السلام) فرمود:
ثًلاثًةٌ یَزِدنَ فِی الحِفظِ وَ یَذهَبنَ بِالبَلغَمِ قِرَاءَةُ القُرآنِ وَ العَسَلُ وَ اللُّبَانُ؛ سه چیز حافظه را زاید کرده و بلغم را از بین می‌برد؛ قرائت و خواندن قرآن، عسل و کُندر.(37)
امام رضا (علیه السلام) به نقل از پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
لاَ تَرُدُّوا شَربَةَ العَسَلِ عَلَی مَن أتَاکُم بِهَا؛ اگر کسی شربت عسل برای شما آورد آن را رد نکنید.(38)
امام رضا (علیه السلام) فرمود:
هر که می‌خواهد در همه زمستان از سرماخوردگی دور بماند، هر روز سه لقمه شهد بخورد.(39)
قرآن کریم در مورد عسل می‌فرماید:
وَ أنهارٌ مَن عَسَلِ مُصَفَّیً؛ و جویبارهایی از انگبین ناب.(40)
همچنین قرآن کریم می‌فرماید:
وَ أَوْحَى رَبُّکَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِی مِنَ الْجِبَالِ بُیُوتاً وَ مِنَ الشَّجَرِ وَ مِمَّا یَعْرِشُونَ‌* ثُمَّ کُلِی مِنْ کُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُکِی سُبُلَ رَبِّکِ ذُلُلاً یَخْرُجُ مِنْ بُطُونِهَا شَرَابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِیهِ شِفَاءٌ لِلنَّاسِ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَةً لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ‌؛ و پروردگار تو به زنبور عسل وحى [الهام غریزى] كرد كه از پاره‏اى كوه‏ها و از برخى درختان و از آنچه داربست [و چفته‏سازى] مى‏كنند، خانه‏هایى براى خود درست كن، سپس از همه میوه‏ها بخور، و راههاى پروردگارت را فرمانبردارانه، بپوى. [آن گاه] از درون [شكم] آن، شهدى كه به رنگهاى گوناگون است بیرون مى‏آید. در آن، براى مردم درمانى است. راستى در این [زندگى زنبوران] براى مردمى كه تفكر مى‏كنند نشانه [قدرت الهى] است.(41)

پی‌نوشت‌ها:

1- نورانی، دائرةالمعارف بزرگ طب اسلامی، ج1، ص504-499.
2- برقی، المحاسن، ج2، ص549؛ طبرسی، مکارم الاخلاق، ص172؛ مجلسی، بحارالانوار، ج63، ص169.
3- صدوق، عیون اخبار الرضا (ع)، ج2، ص73؛ طبرسی، مکارم الاخلاق، ص162؛ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج25، ص169.
4- برقی، المحاسن، ج2، ص550؛ مجلسی، بحارالانوار، ج63، ص171.
5- نورانی، دائرةالمعارف بزرگ طب اسلامی، ج4، ص165-161.
6- کلینی، الکافی، ج6، ص333؛ حرّ عاملی، الفصول المهمة، ج3، ص87 (مجلسی اظهار می‌دارد که مقصود از طبرزد، چیزی است که به نبات نامور شده است. البته می‌تواند قند هم باشد؛ مجلسی، بحارالانوار، ج66، ص 298)
7- نورانی، دائرةالمعارف بزرگ طب اسلامی، ج2، ص296-291.
8- برقی، المحاسن، ج2، ص519؛ مجلسی، بحارالانوار، ج63، ص217.
9- برقی، المحاسن، ج2، ص519؛ مجلسی، بحارالانوار، ج63، ص217.
10- طبرسی، مکارم الاخلاق، ص181؛ مجلسی، بحارالانوار، ج63، ص217؛ نوری، مستدرک الوسائل، ج16، ص423.
11- کلینی، الکافی، ج6، ص369.
12- برسام، التهابی است که در پرده میان کبد و قلب عارض می‌شود. دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه.
13- کلینی، الکافی، ج6، ص369.
14- نورانی، دائرةالمعارف بزرگ طب اسلامی، ج3، ص128-126.
15- صدوق، عیون اخبار الرضا (ع)، ج2، ص35؛ مجلسی، بحارالانوار، ج63، ص151؛ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج25، ص23.
16- طبرسی، مکارم الاخلاق، ص190؛ مجلسی، بحارالانوار، ج63، ص183.
17- عبس/29.
18- نور/35.
19- نورانی، دائرةالمعارف بزرگ طب اسلامی، ج3، 124-123 و 130 وج 5، ص90.
20- بَرنی؛ نوعی خرمای مرغوب که زرد رنگ است. زییدی، تاج العروس، ج18، ص51.
21- مجلسی، بحارالانوار، ج59، ص324.
22- صدوق، عیون اخبار الرضا (ع)، ج2، ص41؛ مجلسی، بحارالانوار، ج63، ص58.
23- انعام/146.
24- در فارسی قدیم به سویق، پِست گفته می‌شد اما امروزه به آن قاووت یا پوره می‌گویند. از هفت چیز سَویق می‌سازند: گندم، جو، کُنار، سیب، کدو، دانه انار و شلغم. در صورتی که در روایات همراه با قیدی نباشد به معنای سَویق گندم است. مجلسی، بحارالانوار، ج66، ص283.
25- راوندی، الخرائج و الجرائح، ج2، ص660.
26- کلینی، الکافی، ج6، ص305.
27- همان، ص307.
28- همان؛ مجلسی، بحارالانوار، ج63، ص284.
29- برقی، المحاسن، ج2، ص488؛ مجلسی، بحارالانوار، ج63، ص276.
30- طبرسی، مکارم الاخلاق، ص163؛ مجلسی، بحارالانوار، ج63، ص78.
31- نورانی، دائرةالمعارف بزرگ طب اسلامی، ج4، 356-354.
32- مجلسی، بحارالانوار، ج59، ص324.
33- طبرسی، مکارم الاخلاق، ص166.
34- مجلسی، بحارالانوار، ج63، ص293.
35- مجلسی، بحارالانوار، ج59، ص261و ج63، ص293.
36- صدوق، عیون اخبار الرضا (ع)، ج2، ص35.
37- همان، ص38.
38- صدوق، عیون اخبار الرضا (ع)، ج2، ص36؛ مجلسی، بحارالانوار، ج63، ص290؛ حویزی، نور الثقلین، ج3، ص66.
39- مجلسی، بحارالانوار، ج59، ص324.
40- محمد/15.
41- نحل/69-68.

منبع مقاله :
فعالی، محمد تقی، (1394) سبک زندگی رضوی (4) - بهداشت غذا و تغذیه، مشهد: بنیاد فرهنگی هنری امام رضا (علیه السلام)، چاپ اول.